کربوکسیتراپی به تزریق کنترل شدهی کربن دی اکسید خالص شده برای مقاصد درمانی گفته میشود. این متد در فرانسه (1932) ابداع شد و اولین بار برای درمان بیماریهای شریانی و وریدی مورد استفاده قرار گرفت. اولین مقالهی مرتبط با کربوکسیتراپی دو سال بعد منتشر شد. در سال 1995، اصطلاح کربوکسیتراپی توسط luigi parassoni در شانزدهمین نشست ملی پزشکی زیبایی (XVI National Assembly of Aesthetic Medicine) که در رم و توسط Italian Society of Aesthetic Medicine برگزار شد، مورد استفاده قرار گرفت. از آن به بعد، تعداد مطالعات انجام شده روی کربوکسیتراپی افزایش پیدا کرده است.
مکانیسم عملکرد کربن دی اکسید
تحت شرایط فیزیولوژیک، کربن دی اکسید با عوامل کنترل کنندهی پرفیوژن بافتی واکنش میدهد. CO2، در نتیجهی متابولیسم درون سلولی تولید میشود و به خارج از سلول نفوذ میکند. CO2 در مقیاس سرخرگچهها و مویرگها، ریزجریان خون را تحت تأثیر قرار میدهد. در نتیجهی این پدیده، جریان در بافت افزایش پیدا میکند. مقدار زیادی از کربن دی اکسید (70 درصد) با آب حاضر در پلاسما واکنش نشان میدهد و کربنیک اسید را ایجاد میکند. این واکنش به آرامی اتفاق میافتد (یک تا سه دقیقه؛ اما میتواند توسط یک آنزیم، carbonate anhydrase، تسریع شود. این آنزیم سرعت واکنش را تا 5000 برابر افزایش میدهد (زمانی کمتر از 1 ثانیه). پس از آن، کربنیک اسید پروتون خود را از دست میدهد. بیشتر یونهای هیدروژن به مولکولهای هموگلبین در یکی از سیستمهای بافر اصلی در گلبول های قرمز، متصل میشوند. آنها توسط پروتئینهای حمل کننده، از طریق دیوارهی سلولی نفوذ میکنند. این تبادل، بین یونهای هیدروژن کربنات و یونهای کلورین که به درون سلول وارد میشوند، رخ میدهد. این پیوند بازگشت پذیر بین CO2 و آب درون اریتروسایتها، یک فرآیند فیزیولوژیک در بدن انسان است که هدف آن انتقال CO2 از بافتها به ریهها میباشد. در مقیاس مویرگی، تفکیک کربنیک اسید به کاهش pH خون میانجامد. برهم کنش بین کربونیک اسید و پلاسما از ایجاد Acidosis جلوگیری میکند.
CO2 + H2O → H2CO3
–H2CO3 → H+ + HCO3
تأثیر کربوکسیتراپی روی بافتها
هدف کربوکسیتراپی بهبود ریزجریان میباشد. کربن دی اکسید پرفیوژن بافتی را افزایش میدهد و تا حدی باعث افزایش غلظت اکسیژن از طریق hypercapnia (افزایش در فشار نسبی کربن دی اکسید) میشود. همچنین، سبب کاهش مصرف اکسیژن و یک شیفت در منحنی تفکیک اکسیژن (oxygen dissociation curve) میگردد (اثر Bohr). این بدان معنی است که هرچه حضور CO2 در بافتها بیشتر شود، فشار اکسیژن در ارتباط با درصد اشباع اکسیژن هموگلبین نیز بیشتر میشود. در نتیجه، یک شیفت در منحنی تفکیک اکسیژن اتفاق میافتد و رهایش اکسیژن از هموگلبین نیز افزایش مییابد (میل ترکیبی شیمیایی بین هموگلبین و اکسیژن کاهش مییابد و در نتیجه رهایش اکسیژن در بافتها افزایش پیدا میکند). بهعلاوه، برهم کنش بین CO2 آزاد شده و عوامل کنترل کنندهی جریان در بافتها، باعث اتساع ریزوریدها میشود. این اتفاق سبب آزادی (ریلکسیشن) ماهیچههای صاف در بستر مویرگی میشود و دریچهها را بازتر میکند، در نتیجه جریان خون افزایش مییابد. Hypoxia موقت، یک محرک قوی در کنترل جریان خون و فرآیند رگزایی میباشد. همچینن، یونهای دوبار مثبت کلسیم کاهش مییابند و تفکیک کربنیک اسید رخ میدهد که منجر به شکلگیری کلسیم کربنات میشود. در این لحظه، pH قلیایی میشود، اثرات بیهوشکننده و اسپاسم دهنده ایجاد میشود، و دمای پوست 1 درجه افزایش مییابد. pH خون کاهش یافته و hyperoxidation، به اتساع عروق کمک میکند، در نتیجه، روی ریزجریان اثر میگذارد. این فرآیند، آزادسازی عوامل رشد محلی (از جمله عامل رشد اندوتلیال وریدی) را افزایش میدهد، که در نتیجه رگزایی را تحریک میکند. در نتیجه، هدف اصلی کربوکسیتراپی بازیابی و ارتقای ریزجریان، و در نتیجه افزایش پرفیوژن بافتی و گردش لنفی میباشد. همچنین، کربن دی اکسید تزریق شده در کربوکسیتراپی، به پارگی غشای آدیوپاسیتها کمک میکند و سبب کاهش بافت آدیپوز میگردد.
کربوکسیتراپی و تغییرات پوست
کربوکسیتراپی معمولاً برای درمان مشکلات وریدی، مانند ایسکمی اندام تحتانی، بیماری Raynaud، یا زخمهای وریدی و شریانی در پوست اندام تحتانی استفاده میشود. فشار درمانی، که هدف آن کاهش شرایط بد همودینامیک ایجاد شده در اثر فشار خون وریدی بالا میباشد، روش دیگری است که در درمان ایسکمی و زخمهای اندام تحتانی استفاده میشود. فشار درمانی، شرایط التیام زخم را ارتقا میدهد. اما، کربوکسیتراپی جریان خون را افزایش میدهد و neovascularization را تحریک میکند، که مستقیماً به درمان زخم و کاهش ایسکمی اندام تحتانی کمک میکند. کربوکسیتراپی تنها درمان محلی مورد استفاده در بیماری Raynaud است. درمان علت (casual treatment) بیماری Raynaud غیر ممکن است چرا که علت شناسی این بیماری هنوز کاملاً شناخته شده نیست. از طرف دیگر، درمان ثانویهی این بیماری، که روشهای دارویی و غیر دارویی (نظیر جراحی) را شامل میشود، فقط برای کاهش علایم بیماری به کار میرود. گروهی از محققان دریافتند که کربوکسی تراپی می تواند در درمان morphea در ناحیه ی صورت و پوست بدن مؤثر واقع شود. 10 جلسه ی درمانی با فاصله ی زمانی 1 هفته انجام شد. ارزیابی های هیستوپاتولوژیکی و ایمونوهیستوشیمیایی نشان داد که اجزای پوست تغییرات چشمگیری پیدا کرد. در ارزیابی های کلینیکی، جنس و چگالی پوست نیز ارتقا پیدا کرد

همچنین، کربوکسیتراپی توسط درماتولوژیستها برای درمان اثرات محیطی دیابت، زخمهای جراحی که دیر التیام مییابند، lymphedema، و arcocyanosis مورد استفاده قرار میگیرد. بهعلاوه، در علم آرایش و پزشکی زیبایی، هنگام استفاده از کربوکسیتراپی برای جوانسازی پوست، کاهش دایرههای سیاه، ادما، هرنیهای چربی زیرپوستی، خراشها، علامتهای کشیدگی، سلولیت و بافت ادیپوز بیش از اندازه، بهبود قابل توجهی مشاهده شد. در آخر، تزریق زیر پوستی کربن دی اکسید برای درمان alopecia نیز استفاده میشود.
تأثیر کربوکسیتراپی روی انعطافپذیری پوست
به نظر میرسد استفاده از فرآیندهایی که باعث تحریک تولید کلاژن میشوند، نظیر رایوفرکونسی، منبع نوری شدید، نور LED، IR (مادون قرمز)، درمانهای لیزری، و قرصهای شیمیایی برای ارتقای الاستیسیتهی پوست ضروری است. اما، هیچ یک از این درمانها، روی ارتقای ریزجریان که یک عامل ضروری برای عملکرد مناسب سلولها، از جمله فیبروبلاستهاست، اثرات بلندمدت ندارد. نشان داده شده است که کربوکسیتراپی گردش خون پوستی را ارتقا میدهد، که در نهایت باعث ارتقای عملکرد پوست میشود. Brandi و همکاران، مطالعهای انجام دادند که نشان داد استفاده از کربوکسیتراپی، افزایش 55 درصدی الاستیسیتهی پوست را به دنبال دارد. در مطالعهی دیگری توسط همین گروه، استفاده از تزریق زیرپوستی کربن دی اکسید، سبب افزایش تولید کلاژنهای جدید و تجزیهی کلاژنهای قدیمیتر شد. همچنین، مطالعات ظهور مویرگهای جدید را گزارش کردهاند. Pinheiro و همکاران مشاهده کردند که استفاده از کربوکسیتراپی بههمراه رادیوفرکوئنسی، الاستیسیتهی پوست شکم را پس از عمل abdominoplasty ارتقا داد. در این مطالعه که روی هشت نفر انجام شد، کربوکسیتراپی روی سمت راست شکم و رادیوفرکوئنسی روی سمت چپ شکم صورت گرفت. عکس هیستوپاتولوژیک گرفته شده، بازسازی کلاژنها و فیبرهای الاستین را نمایش داد. همچنین، مقدار فیبرهای الاستین در ناحیهی انجام کربوکسیتراپی افزایش بیشتری نسبت به ناحیهی انجام رادیوفرکوئنسی داشت. این موضوع نشان دهندهی اثرگذاری بیشتر کربوکسیتراپی روی ارتقای الاستیسیته میباشد.
تأثیر کربوکسیتراپی روی علائم کشش (Striae)
استفاده از میکرو تزریق، قرصهای شیمیایی، مزوتراپی با میکروسوزن، رادیوفرکوئنسی، و درمان با لیزر درمانهای منطقیای برای علایم کشیدگی محسوب میشوند. از آنجایی که درمانهای ذکر شده، علائم کشیدگی را به صورت کامل از بین نمیبرند، جستوجو برای روشهای درمان جدید همچنان ادامه دارد. کربوکسیتراپی یکی از متدهایی است که برای این منظور استفاده میشود. مزایای استفاده از کربوکسیتراپی برای درمان علایم کشیدگی، به غیر از ضخیم شدن درم و توزیع یکنواختتر فیبرهای کلاژن، تشکیل شبکههای جدید مویرگی میباشد که به تغییر رنگ پوست درون علایم کشیدگی کمک میکند. این اتفاق به ظهور رگهای خونی جدید مربوط است که مستقیماً رنگ پوست را تحت تأثیر قرار میدهد.
حتما بخوانید: آیا کربوکسیتراپی یک روش جایگزین مناسب برای از بین بردن انواع بیماریهای پوستی میباشد؟ – قسمت دوم