مقدمه
سلولیت به تغییراتی در پوست گفته میشود که ظاهری مواج و غیرمعمول به پوست میدهد. 80 تا 90 درصد زنان پس از بلوغ جنسی این عارضه را تجربه میکنند. درمانهای زیادی برای سلولیت پیشنهاد شده است؛ از جمله: رژیم غذایی مناسب، فعالیت فیزیکی، ماساژ، مواد موضعی، درمان رادیوفرکانسی، اولتراسوند، دیودتراپی با تابش نور و غیره. کربن دی اکسید تراپی که آن را معمولاً با نام کربوکسی تراپی میشناسند، به بهکارگیری CO2 برای مقاصد درمانی گفته میشود. این تکنیک در سال 1932 در فرانسه ابداع شد. در ابتدا، این تکنیک طی یک عمل جراحی زیرپوستی و با به کارگیری حمامهای حاوی آب داغ کربنه شده انجام میگرفت؛ و یا کربن دی اکسید اشباع شده با آب، به صورت مستقیم استفاده میشد. این تکنیک برای درمان زخمها و بیماریهای شریانی بهکار گرفته میشد. نتایج به دست آمده از درمانها، باعث تشویق محققین برای مطالعات بیشتر شد، به طوری که امروزه شاهد گسترش کاربردهای درمانی روش کربوکسی تراپی در درمان سلولیت هستیم. با پیدایش تکنولوژیهای جدید، کاربرد این روش دیگر فقط سطحی نبود و نفوذ مستقیم CO2 به زیر پوست را نیز در برگرفت. مطالعات متعددی به بررسی تأثیر درمان با کربوکسی تراپی روی تجمع چربیها (adiposities) پرداختند. این مطالعات کاهش قابل توجه چربی در نواحی محیطی شکم، ران و زانو را گزارش کردند. همچنین، شواهد هیستولوژیک اثر نشت گاز را بررسی کردند و احتمال تأثیرات لیپولیتیک نشت گاز را نشان دادند. Ferreira و همکاران به توصیف افزایش بازسازی کلاژن، ناشی از تزریقات intradermal کربن دی اکسید پرداختند. در مطالعهی دیگری، Abramo و همکاران نشان دادند که پس از تزریق کنترل شدهی CO2، در سیستم گردش خون زیر پوست پدیدهی اتساع عروق (vasodilation) دیده شد. این اتساع عروق زیر پوستی، افزایش جریان خون محیطی و به دنبال آن، افزایش دما در محل تزریق را به دنبال داشت (تقریبا 3.48 درجه سلسیوس). سلولیت تأثیر قابل توجهی روی باسن و رانها میگذارد؛ از نظر علم علت شناسی، یک پدیدهی چندعلتی است و شامل موضوعات پیچیده ای میباشد، لذا درمان و بررسی آن نیازمند استفاده از متدولوژیهای جدید است. به نظر میرسد لیپولیز ایجاد شده توسط کربوکسی تراپی بر روی سلولیت، به علت افزایش دما و جریان خون محلی رخ میدهد. این موضوع در مطالعات گذشته نشان داده شده است اما هنوز نیاز به انجام مطالعات کلینیکی همراه با تکنیکهای آنالیزی مناسب حس میشود تا بتوان تأثیر افزایش دما و جریان خون را روی سلولیت اثبات کرد.
به منظور بررسی تاثیر روش کربوکسی تراپی برروی کاهش سلولیتهای بدن، محققان آزمایشی طراحی کردند که در ادامه به بررسی نحوه انجام آزمایش و نتایج آن میپردازیم.
نحوه انجام آزمایش کربوکسی تراپی بر روی سلولیت
این مطالعه با 12 نمونه شروع شد و با 10 تا از آنها پایان یافت. میانگین سن نمونهها 29 سال بود و شاخص BMI آنها بود. شروط حضور در این آزمایش به عنوان نمونه به این شرح بود: زن سالم با سن 20 تا 35 سال، BMI کمتر از 29.9، با دورهی قاعدگی معمول، و حضور سلولیت دو طرفه در ناحیهی گلوتئال و ران خلفی، به طوری که درجهی شدت سلولیت II و یا III باشد.
داوطلبین در صورت داشتن هر نوع درمان زیبایی دیگر، و یا هر نوع درمان دیگر در ناحیهی گلوتئال و ران ها که کمتر از 6 ماه با تاریخ شروع این مطالعه فاصله داشت، از شرکت در مطالعه منع شدند. موارد دیگر منع شرکت در مطالعه: حاملگی و یا وضع حمل با فاصلهی کمتر از 6 ماه، داشتن مشکلات قلبی عروقی، مشکلات متابولیکی، بیماریهای تنفسی، نارسایی کلیه و کبد، لوسیونهای پوستی در محل درمان، و یا داشتن دیابت.
تمام داوطلبین دربارهی مراحل درمان و روند انجام درمان راهنماییها را دریافت کردند. پروتکل درمان سلولیت با کربوکسی تراپی شامل 8 جلسه با فاصله ی 7 روز از یکدیگر میشد. اندازه گیریها و بررسیها قبل از اولین جلسهی درمان (baseline) و 7 روز پس از آخرین جلسه ی درمان صورت گرفت. فاصله ی زمانی بین این دو بررسی قبل و بعد از جلسات درمان، حدود 2.5 ماه بود
نتایج استفاده از این روش
سلولیت یک بیماری چند علتی است و در زنان بالغ جوان شیوع بالایی دارد. این بیماری اگرچه به هیچ وجه به مرگ نمیانجامد اما نارضایتی زیاد و اثرات منفی روی کیفیت زندگی را به دنبال دارد. از نظر علم پاتوفیزیولوژی، سلولیت یک اختلال زیبایی نامطلوب برای بیشتر زنان پس از دوران بلوغ میباشد. سلولیت یک مشکل پیچیده است که تغییراتی در میکروگردش خون، سیستم لنفی، ماتریس خارج سلولی، و بافت چربی را در برمیگیرد. سلولیت برخی بخشهای بدن را بیشتر درگیر میکند، مانند باسن و رانها. همچنین، مطالعات پاتوفیزیلوژی بیماری را به این شکل توصیف میکنند: فیبروبلاستها توسط استروژن بیش فعال میشوند، این اتفاق باعث افزایش ساخت glycosaminoglycans و کلاژن میشود و افزایش فشار اسمز درون شبکه ای و حفظ آب را به دنبال دارد. کاهش فشار اسمزی مویرگی که به خاطر افزایش فشار اسمزی درون شبکه ای رخ میدهد، دما را ایجاد میکند و باعث کاهش زهکشی (drainage) میگردد و در نهایت منجر به hyperpolymerization و شکلگیری ریزگرهها (micronodules) و کلاژن fibroclerotic میگردد. نشانه های این اتفاق عبارتند از: آدیپوزیته ی ادمی، سلولیت اولیه، یا تغییر در رهایی پوست که توسط شدت کلینیکی اندازه گیری میشود. از منظر آناتومیکی، بافت چربی توسط یک لایه بافت فیبروز به نام Camper’s fascia به دو لایه تقسیم میشود. لایهی areolar دارای fibrous septa است که با ساختاری عمودی به درمیس متصل میشود. درمیس توسط adipocyte های مارپیچی شکل پر شده است. پایینتر، لایهی lamellar، محورهای افقی بیشتری دارد و لوبهای چربی به صورت مسطح میباشند. Adipocyte ها سلولهایی هستند که در ذخیرهی چربی تخصص دارند. در سال 2004، برای اولین بار نشان داده شد که تزریق زیرپوستی CO2 به دنبال عمل جراحی لیپوساکشن میتواند در درمان سریعتر adiposity ها و اختلالات پوستی پس از عمل موثر باشد. از آن به بعد، این متد در درمان انواع lipodystrophies و درمانهای زیبایی مورد استفاده قرار گرفت. مطالعات دیگر نشان دادند که تزریق کنترل شدهی CO2 به صورت زیرپوستی باعث ایجاد hypercarnia میشود و pH محلی را کاهش میدهد. این اتفاق، یک پاسخ اتساعی شدید در عروق ایجاد می کند که خود از شل شدگی ماهیچه ها ناشی میشود. بررسیهای هیستولوژیکی در پروسهی بازسازی نشان دادند که ایجاد رگهای کوچک و تولید فیبروبلاستها افزایش مییابد
کشیده شدن بافت هنگام تزریق، یک التهاب خفیف ایجاد میکند که باعث تحریک عملیات بازسازی و تولید بافت میگردد. در واقع، این کشیده شدن، باعث فعالسازی ماکروفاژها، فیبروبلاستها و سلولهای اندوتلیال میگردد و neovascularization و بازسازی ماتریس خارج سلولی را تحریک میکند. از جمله بیماریهایی که ممکن است به کربوکسی تراپی نیاز داشته باشند میتوان به بیماری شریانهای محیطی، میکروآنژیوپاتی، psoriasis، varicose، و زخمهای دیابتی اشاره کرد. همچنین، این تکنیک برای درمان تغییرات پلاستیکی مانند چربی تجمع یافته، سلولیت، جوانسازی پوست صورت، alopecia، دایرههای سیاه و striae استفاده شده است. در یک مطالعه توسط abramoet al، پس از تزریق CO2، افزایش دمای متوسط 3.48 درجهی سلیوس در محل تزریق مشاهده شد. همچنین، بیوپسیهای پوست که قبل و بعد از درمان گرفته شده بودند مورد ارزیابی هیستولوژیکی قرار گرفتند. نویسندگان گزارش کردند که پس از درمان، قطر مویرگها تا 3.24 برابر افزایش یافت. Brandi و همکاران تأثیرگذاری کربوکسی تراپی در درمان چربی تجمع یافته (localized fat) را نشان دادند و کاهش قابل توجهی در مقدار چربی در شکم، ران و زانو مشاهده کردند. هم چنین، تأثیرات هیستولوژیکی تزریق گاز CO2 در ناحیه ی adipose و اثرات لیپولیتیک آن را گزارش کردند. در تأیید یافته های پیش گفته، یک مطالعه با 15 داوطلب که به مدت سه هفتهی متوالی تحت کربوکسی تراپی در ناحیهی قدامی شکم قرار گرفتند انجام شد. دو جلسهی درمانی در هفته با فاصلهی زمانی 2-3 روز بین جلسات صورت گرفت. حجم 250 میلی لیتر از CO2 در 100 سانتیمتر مربع تزریق شد. بیوپسیهای بافتی، قبل و بعد از درمان جمع آوری شدند و با سایتومتری جریان (flow cytometry) مورد آنالیز قرار گرفتند. در این آنالیز، کاهش شدید تعداد adipocyte ها و تغییر در مورفولوژی آنها دیده شد.
هدف از این مطالعه، تأیید تأثیرگذاری کربوکسی تراپی در درمان سلولیت بود. در طول دورهی درمان، هیچ تغییر معناداری در وزن بدن و BMI دیده نشد . عکسهای گرفته شده قبل و بعد از درمان توسط سه بررسی کنندهی مستقل بررسی شدند. ارزیابی دیداری عکسهای گرفته شده از محل درمان، تغییرات معناداری (P=0.0025) را در درجهی شدت سولیت ثابت کردند

تمام داوطلبین، پس از جلسات درمانی، از نظر ظاهر پوست ارتقا داشتند که القاکنندهی کاهش نیروهای کششی روی پوست و توزیع دوبارهی نیروهای عمودی در سپتوم میباشد (شکل 3). در رابطه با ایمنی درمان کربوکسی تراپی، مطالعات مهمی گزارش کرده اند که استفاده از گاز CO2 برای ایجاد کنتراست در آنژیوگرافی گواهی است بر بیخطر بودن حضور این گاز و عدم احتمال ایجاد لخته توسط آن. CO2 میتواند در تزریق درون وریدی بلوس (blus intravascular injection) تا 100 میلیلیتر و با جریانهای ممتد بین 20 تا 30 میلیلیتر بر ثانیه، بدون ایجاد هیچ اثر منفی، مورد استفاده قرار گیرد. در این مطالعه، 80 جلسهی درمانی صورت گرفت و هیچ داوطلبی دچار اثرات سوء نشد، اگرچه ناراحتیهای ملایم و قابل تحملی در حین انجام تست گزارش شد. یکی از داوطلبین دچار دو کبودی کوچک شد که بلافاصله برطرف گردید. این توضیحات ایمن بودن روش کربوکسی تراپی را نشان میدهد. این درمان برای تمام داوطلبین قابل تحمل بود.
آنالیز جنبهی ساختاری سلولیت نشان داد که ارتقای قابل توجهی در نحوه ی قرارگیری خطوط فیبروز اتفاق افتاده است. این ارتقا در ساختار خطوط فیبروز، با توجه به ناحیهی hyperechoic (ساختارهای سفید رنگ در fibrotic septa) در عکسهای بعد از درمان قابل مشاهده است. این نتایج، یافته های Lee را تأیید میکند. او در طول 4 سال 110 بیمار را برای بررسی تأثیرگذاری کربوکسی تراپی در درمان چربی تجمع یافته و سلولیت مورد بررسی قرار داد. با وجود محدودیتهای متودولوژیکی در این مطالعه، نویسنده نتیجه گرفت که کربوکسی تراپی در درمان هر دو مشکل “چربی تجمع یافته” و “سلولیت” تأثیرگذار است. کاهش درجهی شدت سلولیت و تغییر شکل septa در این مطالعه، احتمالاً به علت تأثیر CO2 روی میکروگردش خون و پرفیوژن بافتی اتفاق افتاد. مطالعات نشان داده اند که استفاده ی موضعی از CO2 باعث ارتقای گردش خون محیطی، افزایش پرفیوژن بافتی و فشار جزئی اکسیژن می شود. این پدیده ها به علت اتساع عروقی رخ میدهد و neoangiogenesis را تحریک میکند. در این مطالعه، پس از انجام کربوکسی تراپی، کاهش معنادار سلولیت (P=0.0025) از درجهی III به درجهی II دیده شد. این ارتقا همراه با بهبودی قرارگیری خطوط فیبروز و از بین رفتن خطوط بافت adipose در محلهای درمان رخ داد. عامل دیگری که میتواند گواهی بر تأثیرگذاری کربوکسی تراپی در درمان سلولیت باشد، کاهش چگالی و شکل adipocyte ها در محل درمان است که توسط Costa و همکاران نشان داده شد؛ چرا که تجمع چربی باعث افزایش فشردگی بافت میشود و میتواند سبب نفوذ adipocyte ها در درم گردد. این اتفاق منجر به ایجاد ظاهری مانند پوست پرتقال میشود که از مشخصههای سلولیت است
در نهایت…
این مطالعه نشان داد که کربوکسی تراپی میتواند در بهبود درجهی شدت سلولیت در باسن و ران خلفی زنان سالم مورد استفاده قرار گیرد. مطالعات بیشتری با تعداد نمونهی بالاتر لازم است تا به صورت دقیقتری پتانسیلهای کلینیکی کربوکسی تراپی و مکانیسم عملکرد آن مورد بررسی قرار گیرد.
حتما بخوانید: آیا کربوکسی تراپی یک روش جایگزین مناسب برای از بین بردن انواع بیماری های پوستی می باشد؟ (قسمت اول)